شفقنا رسانه- زهرا حکیمی: تولید محتوا توسط یک رسانه صرفا به محتوای متنی محدود نمیشود. ماهنامه «سرزمین من» در روزهای گذشته نمایشگاه گروهی عکسی با موضوع آیینهای عاشورا برگزار کرده است، با این دید که ارایه مجدد و بازتولید محتوای یک مجله در قالبهای مختلف از وظایف رسانه است. رضا مختاری، سردبیر این ماهنامه معتقد است رسانه باید از تمامی قابلیتهای خود به شکلهای مختلف نمایشگاه، پوستر، ویدئو، اینفوگرافیک و … استفاده کند و به ارائه محتوا بپردازد.
عکسهای «میراث سوگ» چگونه انتخاب شدند؟
مختاری در پاسخ به چرایی برگزاری نمایشگاه عکس توسط این نشریه به شفقنا رسانه میگوید: نمایشگاه عکس چند عنصر کلیدی میخواهد. یکی از این عنصرها توانایی نشریه در انتخاب عکس و دسترسی به عکس دربارهی یک موضوع واحد است. به طور طبیعی هر نمایشگاهی به این شکل برگزار میشود فراخوانی داده میشود، عکاسان مختلف عکسهای خود را تحویل میدهند و شورای داوری باید این عکسها را داوری کند. با این حال به شکل منحصر فردی در طی 9 سال انتشار ماهنامه «سرزمین من»، به نوعی این اتفاق هر ماه میافتد. یعنی هر ماه برای موضوعات مختلف فراخوان داده میشود و براساس اصول و استانداردهای تعیین شده عکسها انتخاب میشوند. «میراث سوگ» هشتمین نمایشگاه عکس ما است که طی این مدت برگزار شده است. این نمایشگاهها هم داخل ایران و در کشور های خارجی از جمله فرانسه و امریکا برگزار شدهاند.
آیا این نمایشگاه صرفا جنبهی نمایشی دارد یا به جنبهی درآمدزایی آن هم توجه شده است؟ او توضیح میدهد: این نمایشگاه عکس صرفاً جنبه نمایشی دارد و در آن 34قطعه عکس از عکاسان مرتبط با مجله به نمایش گذاشته شده. البته ما قبلاً نمایشگاههای دیگری هم با موضوعات مرتبط با ایران و ایران شناسی داشتهایم. مثل نخستین نمایشگاه عکس میراث فرهنگی ناملموس ایران که در حاشیه اجلاس بینالمللی (ICCN) برگزار شد. مجلهای که یکی از ارکان اصلی آن تصویر و عکس است، باید متن را با موازات عکس ارائه کند. به عبارتی این عکسها نباید صرفا بصری باشند بلکه باید قابل مطالعه باشند. رویکرد مجله این بود که در حوزهی ایرانشناسی با تصویر در کنار متن موضوعات مختلف را گزارش کند. طبیعتا ما در این چند سال با 400- 500 عکاس کار کردیم و حدود 20 هزار عکس آرشیو کردیم. این پتانسیل وجود داشته که ما به سمت برگزاری نمایشگاه رفتیم.
مختاری به بیان ملاکهای انتخاب عکس نمایشگاه «میراث سوگ» میپردازد: آثار این نمایشگاه از بین انبوهی عکس انتخاب شده است. ما برای هر پرونده عکسهای زیادی دریافت، و از بین آنها تعدادی را تأیید میکنیم. بخشی از استانداردها در نمایشگاه این بود که تنوع آئینهای عاشورایی را نشان دهند؛ به لحاظ بصری عکسهای قابل قبولی باشند؛ هر کدام لحظهای شاخص داشته باشند یا به لحاظ تصویری، ترکیببندی و رنگ عکس خوب باشند. ترکیب همه اینها باعث شده که ما عکسها را انتخاب کنیم.
بازتولید و ارایه مجدد محتوا جزء فعالیت ذاتی یک رسانه باشد
چرا عکسهای منتشر شده در مجله در قالب نمایشگاه دوباره به معرض دید درمیآید؟ سردبیر «سرزمین من» میگوید: رسانهها اخباری را تهیه میکنند که ممکن است با تمام شدن روز این خبر موضوعیت خود را از دست دهد ولی محتوا در مجله چه به لحاظ متن، تصویر و اینفوگرافیک قابلیت ارائه در قالبهای متنوع را دارد. این ارائه گاهی ممکن است در چارچوب کتاب باشد و بخشی از محتوای تهیه شده تبدیل به کتاب شود. یا به اشکال مختلف بتوان این محتوا را بازتولید کرد. قطعاً نمایشگاه عکس هم یکی از این فرصتهایی است که میتواند تصاویر ارائه شده در مجله را در یک مجموعه جمع کند و این مجموعه را در یک موقعیت تازهای از مواجهه و بازدید به تماشای مخاطب بگذارد. هم مخاطب متنوعی دارد و هم شیوهی ارائه متنوع است.
اگرچه اقدامات جانبی یک رسانه و مشارکتهای اجتماعی در اجرای مسئولیت اجتماعی آن رسانه مسئله مهمی به نظر میرسد با این حال اغلب رسانههای ایرانی بیشترین فعالیت خود را صرفا در زمینهی تولید محتوای متنی و به صورت منفعلانه دنبال میکنند. مختاری چنین اقداماتی را جانبی نمیداند و میگوید: در جامعه ما تصور از رسانه محدود به خبر است، یعنی رسانههای ما فقط در حوزه خبر فعالیت میکنند. ولی وقتی ما این نگاه را بخصوص در حوزهی مجلهنگاری گسترش دهیم؛ باید فعالیتها به شکل گسترده باشد. به عنوان مثال مجله ما موضوع واحدی دارد و آن معرفی ایران است. طبیعتاً این مجله به اشکال مختلف از جمله انتشار کارت پستال، پوستر، نمایشگاه و … محتوای خود را ارائه میکند. نکته بعدی این است که رسانه صرفاً محدود به تولید محتوای صرف –آنگونه که در رسانههای ما رایج است- نمیشود. هر رسانهای باید از تمامی قابلیتهایش به شکلهای مختلف استفاده کند.
او مثال میآورد: ممکن است من با تصاویرم یک گزارش ویدئویی درست کنم. یعنی نمیتوان ادعا کرد این رسانه نیست و کار جانبی به شمار میآید بلکه این خود بخشی از رسانه است. نمایشگاه عکس، گزارش ویدئویی و … هم رسانه هستند. به عقیده من باید جزء فعالیتهای ذاتی هر رسانه باشد که خود را بازتولید کند و به اشکال مختلف خود را گسترش دهد. نمیتوان گفت چرا یک رسانه در شبکههای اجتماعی هم محتوای خود را به نمایش میگذارد یا چرا علاوه بر متن از تصویر، فیلم، پادکست و … هم استفاده میکند. شما با بسته بسیار گستردهای مواجه هستید که همهی اینها مفهوم رسانه و انتقالدهنده را دارند و هر مجموعهای باید تلاش کند تا از اینها استفاده کند.
چرا رسانههای ایرانی کمتر به سمت بازتولید محتواها میروند؟ مختاری توضیح میدهد: محتوایی میتواند بازتولید شود که قابلیت بازتولید و باز ارائه داشته باشد. شاید بخشی از مشکل به این برگردد که محصولات رسانهها متنوع نباشند و این پتانسیل در آنها وجود ندارد. تجربه میگوید اگر محتوا به شکل خلاقانه، سالم و با صحت و دقت تولید شود میتوان آن را به اشکال مختلف بازتولید کرد که این فرایند زمانبر است.
این سردبیر مثال میزند: ما در «سرزمین من» وقتی بخواهیم دربارهی تاریخ سکه در ایران محتوایی منتشر کنیم به منابع موجود بسنده نمیکنیم و حتما از کارشناس متخصصی بهره میبریم که سالها پژوهش در این موضوع کرده باشد وحرفی برای گفتن داشته باشد. و البته این تازه قدم اول است در قدم بعد به فرم محتوا و پردازش متن میپردازیم و هر چه که میتواند کار ما را جذابتر و همه فهمتر کند. اینفوگرافیک تولید میکنیم، صفحات را خلاقانه طراحی میکنیم و از تصاویر جذاب به شیوهای جذاب استفاده میکنیم. هر چقدر این سطح و نگاه را برای ارائه ارتقاء دهیم، بعدا میتوانیم آن را به اشکال مختلف مجددا ارائه کنیم. مثلا اینفوگرافیک ما میتواند در یک نمایشگاه سکه کاربرد داشته باشد یا میتواند تبدیل به کتابچه کوچک تاریخ سکه شود. یا این که ادبیات آن را تغییر دهم و تبدیل به محتوایی شود که برای کودکان جذاب باشد. یعنی اگر تلاش ابتدای هر کار مبتنی بر انرژی، دقت، صحت و خلاقیت بیشتر باشد در نهایت در طول زمان شما توانایی بازتولید و باز ارائهی بیشتری دارید.
اثرگذاری رسانه در انعکاس صرف خبر نیست
مختاری با اشاره به تکثر زیاد رسانهها و پایین بودن تنوع آنها میگوید: وقتی شما با 20 محصول مواجهه میشوید اگر از این 20 محصول دو محصول هم انتخاب کنید کارتان راه میافتد. میخواهم بگویم با همین کارهای ویژه است که رسانهها میتوانند خود را از بقیه متمایز کنند. یعنی باید گامی فراتر از قاعده تعریف شده و مشخص برداشت. در مجله ما حتی فراتر رفته ایم و وظیفه و کارمان را محدود به یک مجله نمیدانیم؛ ما خود را یک نهاد محیط زیستی هم میدانیم. یا مثلا در حوزه ایرانگردی به بازتاب صرف فضای موجود بسنده نکردهایم و تلاش کردهایم فضای تازهای شکل دهیم.
او ادامه میدهد: ما در بخش برنامهریزی سفر و تولید بستههای سفر پیشتاز بودهایم. بسیاری از تورلیدرها برنامههای سفرشان را بر اساس محتوای مجله ارائه میکنند یا حتی نام برنامههایشان را از تیترهای ما میگیرند. ممکن است یکی بگوید این فراتر از وظیفه رسانه است. ما ولی مخالف این طرز فکر محدود نسبت به رسانهایم. اثرگذاری رسانه فقط در انعکاس صرف آن نیست بلکه میتواند هر حوزهای را متحول کند و در آن اثرگذار باشد ولی باید دانش و انرژی و خلاقیت داشته باشد. حتی ما نخستین نشریه ایران هستیم که تیمش صفر تا صد تدوین یک پرونده ثبت جهانی را انجام داده است. ما تدوین کننده پرونده ثبت جهانی «لنجرانی و لنجسازی در خلیج فارس» بودیم. به عبارتی کل پرونده از مستندات، پژوهش، لوایح، فیلمهای مستند و … را خودمان انجام و در اختیار سازمان قرار دادیم. شاید گفته شود این برعهده نشریه نیست ولی ما این توان را به لحاظ آموزشی، دانش، مستندسازی و … داشتیم.
مختاری در ادامه با بیان برخی بازخوردها نسبت به نمایشگاههای قبلی این مجله و ظرفیتهای موجود در این زمینه توضیح میدهد: بعضی از بازدیدکنندگان معتقد بودند آن نمایشگاه تجربه و دید تازهای به آنها داده است و حیات و زندگی به نمایش درآمده در این نمایشگاهها برایشان لذت بخش بود.
تصویر خوبی از ایران مخابره نشده است
او با اشاره به ضعف ارائهی معرفی مناسب ایران به جهان تأکید میکند: ما به لحاظ تصویر برای مخاطب خارجی خیلی فقیر هستیم و تصویر خوبی از خود برای آنها مخابره نکردیم. نمود این نگاه را در یکی از نمایشگاههای خارج از کشور در دانشآموزی دیدم که نمیدانست ایران چگونه کشوری است و وقتی مجله را ورق میزد، برایش این تصاویر غریب و شگفتانگیز بود. یا بازدیدکنندگان خارجی نمایشگاههای ما در ایران نمایشگاهی نیز در کشورشان برگزار شود. رسانههای مخالف ایران سعی دارند تا تصویر ایران را تخریب کنند. یکی از ابزارهایی که میتوان آنها را تعدیل و تلطیف کرد، نگاه عکس ایرانشناسی است. این که تمدن و تاریخ ایران و زندگی در ایران را خوب بشناسند. به عقیده من یکی از نقاط مغفول و به شدت تاثیرگذار ما است.
شرحعکس گاهی هموزن تصویر است
مختاری این نمایشگاهها را صرفا تماشایی نمیداند: وقتی درباره موضوعی نمایشگاه میگذاریم اطلاعات کنار عکس و شرح تصویر به گونهای است که گویی کتاب ایرانشناسی مطالعه میکنید. اگرچه نما، کادربندی و ترکیببندی عکس زیبا است ولی اطلاعاتی که در کنار آن به مخاطب داده میشود، جذابیت آن را دو چندان میکند.
شرحعکسنویسی نکتهی مهمی در اصول انتشار گزارشهای تصویری است، ولی میبینیم شرحعکسها در رسانهها ضعیف هستند. او در این باره توضیح میدهد: همهچیز باید در خدمت روایت کردن و گفتن باشد. کسی که محتوایی را ارائه میدهد باید به همه اینها در کنار هم فکر کند. شما اگر عکسی برای مخاطب ارائه میکنید و در عین حال فکر میکنید یک متن به زوایای تازهای از آن کمک میکند و روایت شما را از ماجرا قویتر میکند، طبیعی است باید از آن استفاده کنید. بنابراین شما باید درباره عکس اطلاعات داشته باشید و بدانید در این تصویر چه اتفاقی میافتد. گفته میشود حجم شرح عکس کم است ولی وزن آن کم نیست یعنی ممکن است سه خط باشد ولی این سه خط آن قدر کلیدی است که گاهی ممکن است به لحاظ محتوایی شانه به شانه تصویرتان باشد و به عقیده من ضروری است. باید در این زمینه مطالعه شود و به دنبال این نکته رفت که استانداردهای شرح عکسنویسی در دنیا چگونه است. ما سعی کردهایم تمام عکسها شناسنامهدار باشند و شرح عکس و اسم عکاس داشته باشند. طبیعتا این زمانبر است. گاهی ادیتور شرح عکس را از عکاس میپرسد و گاهی هم خود عکاس ممکن است دربارهی عکس نداند و صرفا به دلیل زیبایی آن را ثبت کرده باشد، در اینجا باید به سراغ یک کارشناس برود تا اطلاعات را از او بگیرد.
به گزارش شفقنا رسانه، نمایشگاه عکس میراث سوگ تا پایان مهرماه از ۹ صبح تا ۱۰ شب در شهر کتاب دانشگاه تهران به نشانی خیابان انقلاب، تقاطع خیابان قدس و بزرگمهر برقرار است.